فارسی » قزاقی | ‫4 [چهار]‬ | ‫در مدرسه‬

4 [төрт] Мектепте

4 [tört] Mektepte

‫ما کجا هستیم؟‬	Біз қайдамыз?; Biz qaydamız?
‫ما در مدرسه هستیم.‬	Біз мектептеміз.; Biz mekteptemiz.
‫ما کلاس داریم.‬	Бізде сабақ.; Bizde sabaq.
‫اینها دانش آموزان کلاس هستند.‬	Мынау — оқушылар.; Mınaw — oqwşılar.
‫این خانم معلم است.‬	Мынау — мұғалім апай.; Mınaw — muğalim apay.
‫این کلاس است.‬	Мынау - сынып.; Mınaw - sınıp.
‫چکار کنیم؟‬	Біз не істейміз?; Biz ne isteymiz?
‫ما درس می‌خوانیم.‬	Біз оқимыз.; Biz oqïmız.
‫ما زبان یاد می‌گیریم.‬	Біз тіл үйренеміз.; Biz til üyrenemiz.
‫من انگلیسی یاد می‌گیرم.‬	Мен ағылшынша үйренемін.; Men ağılşınşa üyrenemin.
‫تو اسپانیایی یاد می‌گیری.‬	Сен испанша үйренесің.; Sen ïspanşa üyrenesiñ.
‫او (مرد) آلمانی یاد می‌گیرد.‬	Ол немісше үйренеді.; Ol nemisşe üyrenedi.
‫ما فرانسوی یاد می‌گیریم.‬	Біз французша үйренеміз.; Biz francwzşa üyrenemiz.
‫شما ایتالیایی یاد می‌گیرید.‬	Сендер итальянша үйренесіңдер.; Sender ïtalyanşa üyrenesiñder.
‫آنها روسی یاد می‌گیرند.‬	Олар орысша үйренеді.; Olar orısşa üyrenedi.
‫یادگیری زبان، کار جالبی است.‬	Тіл үйрену қызық.; Til üyrenw qızıq.
‫ما می‌خواهیم حرفهای مردم را بفهمیم.‬	Біз адамдарды түсінгіміз келеді.; Biz adamdardı tüsingimiz keledi.
‫ما می‌خواهیم با مردم صحبت کنیم.‬	Біз адамдармен сөйлескіміз келеді.; Biz adamdarmen söyleskimiz keledi.

‫احساسات بین المللی‬

‫جهانی شدن به زبان محدود نمی شود.‬ ‫این امر را می توان در افزایش احساسات بین المللی نیز مشاهده کرد.‬ ‫احساسات بین المللی کلماتی هستند که در زبان های متعدّد وجود دارد.‬ ‫در نتیجه کلمات می توانند دارای معانی یکسان یا مشابه باشند.‬ ‫تلفّظ آنها اغلب یکسان است.‬ ‫نگارش کلمات هم معمولا بسیار مشابه هستند.‬ ‫احساسات بین المللی جالب است.‬ ‫آنها هیچ توجّهی به مرزها ندارند.‬ ‫به مرزهای جغرافیایی هم ندارند.‬ ‫و بخصوص به مرزهای زبانی هم توجّهی ندارند.‬ ‫کلماتی وجود دارند که در سرتاسر جهان قابل فهم است.‬ ‫کلمه هتل، مثال خوبی در این مورد است.‬ ‫این لغت تقریبا در همه جای جهان وجود دارد.‬ ‫بسیاری از احساسات بین المللی ناشی از علم است.‬ ‫اصطلاحات فنی نیز به سرعت و بصورت جهانی منتشر می شوند.‬ ‫احساسات بین المللی قدیمی از یک ریشه مشترک مشتق شده اند.‬ ‫آنها از یک کلمه واحد ساخته شده اند.‬ ‫امّا، بیشتر احساسات بین المللی معمولا به وام گرفته شده است.‬ ‫می توان گفت، که واژه ها به سادگی به زبان های دیگر وارد می شوند.‬ ‫حوزه های فرهنگی نقش مهمی در این پذیرش دارند.‬ ‫هر تمدّن دارای آداب و رسوم خاص خود است.‬ ‫به این علّت است که تمام مفاهیم جدید به همه جا سرایت نمی کند.‬ ‫هنجارهای فرهنگی در پذیرفتن کلمات جدید نقش دارند.‬ ‫بعضی چیزها فقط در مناطق خاصی از جهان یافت می شود.‬ ‫امّا سایر چیزها به سرعت در سراسر جهان منتشر می شوند.‬ ‫و وقتی منتشر شدند نام خود آنها هم منتشر می شود.‬ ‫این دقیقا همان چیزی است که احساسات بین المللی را این چنین هیجان انگیز کرده است!‬ ‫همیشه هنگامی که زبانی را کشف می کنیم، فرهنگی را نیز کشف می کنیم.‬