فارسی » گرجی | ‫93 [نود و سه]‬ | ‫جملات وابسته با آیا‬

93 [ოთხმოცდაცამეტი] დამოკიდებული წინადადებები თუ-თი

93 [otkhmotsdatsamet'i] damok'idebuli ts'inadadebebi tu-ti

‫من نمی‌دانم آیا او (مرد) مرا دوست دارد.‬	არ ვიცი, თუ ვუყვარვარ.; ar vitsi, tu vuqvarvar.
‫من نمی‌دانم آیا او (مرد) بر می‌گردد.‬	არ ვიცი, თუ დაბრუნდება.; ar vitsi, tu dabrundeba.
‫من نمی‌دانم آیا او (مرد) به من تلفن می‌کند.‬	არ ვიცი, თუ დამირეკავს.; ar vitsi, tu damirek'avs.
‫شاید او (مرد) مرا دوست ندارد؟‬	ნეტავ თუ ვუყვარვარ?; net'av tu vuqvarvar?
‫شاید او (مرد) برنگردد؟‬	ნეტავ თუ დაბრუნდება?; net'av tu dabrundeba?
‫شاید او (مرد) به من زنگ نزند؟‬	ნეტავ თუ დამირეკავს?; net'av tu damirek'avs?
‫برایم سوال است که آیا او (مرد) به من فکر می‌کند.‬	მაინტერესებს, თუ ფიქრობს ჩემზე.; maint'eresebs, tu pikrobs chemze.
‫برایم سوال است که آیا او (مرد) کس دیگری را دارد.‬	მაინტერესებს, თუ ჰყავს ვინმე სხვა.; maint'eresebs, tu hqavs vinme skhva.
‫برایم سوال است که آیا او (مرد) دروغ می‌گوید.‬	მაინტერესებს, ტყუის თუ არა.; maint'eresebs, t'quis tu ara.
‫آیا او (مرد) به من فکر می‌کند؟‬	ნეტავ ჩემზე თუ ფიქრობს?; net'av chemze tu pikrobs?
‫آیا او (مرد) فرد (زن) دیگری را دارد؟‬	ნეტავ სხვა თუ ჰყავს?; net'av skhva tu hqavs?
‫آیا او (مرد) واقعیت را می‌گوید؟‬	ნეტავ სიმართლეს თუ ამბობს?; net'av simartles tu ambobs?
‫من تردید دارم که آیا او (مرد) مرا واقعاً دوست دارد.‬	ზუსტად არ ვიცი, ვუყვარვარ თუ არა.; zust'ad ar vitsi, vuqvarvar tu ara.
‫من تردید دارم که آیا او (مرد) برایم نامه بنویسد.‬	ზუსტად არ ვიცი, მომწერს თუ არა.; zust'ad ar vitsi, momts'ers tu ara.
‫من تردید دارم که آیا او (مرد) با من ازدواج می‌کند.‬	ზუსტად არ ვიცი, ცოლად თუ მომიყვანს.; zust'ad ar vitsi, tsolad tu momiqvans.
‫آیا او (مرد) واقعاً از من خوشش می‌آید؟‬	ნეტავ მართლა მოვწონვარ?; net'av martla movts'onvar?
‫ آیا او (مرد) برایم نامه می‌نویسد؟‬	ნეტავ მართლა მომწერს?; net'av martla momts'ers?
‫ آیا او (مرد) با من ازدواج می‌کند؟‬	ნეტავ მართლა მომიყვანს ცოლად?; net'av martla momiqvans tsolad?

‫زبان اتحادیّه اروپا‬

‫امروز اتحادیّه اروپا متشکل از بیش از 25 کشور جهان است.‬ ‫در آینده، حتی کشورهای بیشتری دراتحادیّه اروپا خواهند بود.‬ ‫یک کشور جدید معمولا به معنای یک زبان جدید نیز هست.‬ ‫در حال حاضر، به بیش از 20 زبان مختلف در اتحادیّه اروپا سخن گفته می شود.‬ ‫همه زبان ها در اتحادیّه اروپا برابر هستند.‬ ‫این تنوع زبان ها جالب است.‬ ‫اما می تواند منجر به بروز مشکلاتی نیز بگردد.‬ ‫منتقدان بر این باورند که بسیاری زبان ها یک مانع برای اتحادیّه اروپا است.‬ ‫آنها مانع همکاری موثر هستند.‬ ‫بنابراین، بسیاری فکر می کنند، که باید یک زبان مشترک وجود داشته باشد.‬ ‫همه کشورها باید بتوانند با این زبان ارتباط برقرار کنند.‬ ‫اما این کار آسانی نیست.‬ ‫هیچ زبانی را نمی توان به عنوان زبان رسمی تعیین کرد.‬ ‫کشورهای دیگر احساس محرومنسّت می کنند.‬ ‫و یک زبان کاملا خنثی هم در اروپا وجود ندارد ...‬ ‫زبان مصنوعی مانند اسپرانتو نیز به کار نمی آید.‬ ‫زیرا فرهنگ یک کشور همیشه در زبان منعکس شده است.‬ ‫بنابراین، هیچ کشوری نمی خواهد زبان خود را ترک کند.‬ ‫این کشورها بخشی از هویت خود را در زیان خود می بینند.‬ ‫سیاست زبان یک موضوع مهم در دستور کار اتحادیّه اروپا است.‬ ‫حتّی یک کمیسر برای چندزبانگی وجود دارد.‬ ‫اتحادیّه اروپا بیشترین مترجم و مترجم شفاهی را در سراسر جهان دارد.‬ ‫در حدود 3500 نفر برای انجام یک قرارداد کار می کنند.‬ ‫امّا، تمام اسناد را همیشه نمی توان ترجمه کرد.‬ ‫زیر مستلزم صرف وقت و هزینه زیادی است.‬ ‫بسیاری از اسناد فقط به چند زبان ترجمه شده است.‬ ‫بسیاری زبان ها یکی از بزرگترین چالش های اتحادیّه اروپا است.‬ ‫اروپا باید بدون از دست دادن هویت های زیاد متّحد شود!‬