61 [شصت و یک] |
اعداد ترتیبی
|
![]() |
61 [واحد وستون] |
||
الأعداد الترتيبية
|
اولین ماه ژانویه است.
|
الشهر الأول هو كانون الثاني.
|
||
دومین ماه فوریه است.
|
الشهر الثاني هو شباط.
|
||
سومین ماه مارس است.
|
الشهر الثالث هو آذار.
| ||
چهارمین ماه آوریل است.
|
السشهر الرابع هو نيسان.
|
||
پنجمین ماه می است.
|
الشهر الخامس هو أيار.
|
||
ششمین ماه ژوئن است.
|
الشهر السادس هو حزيران.
| ||
شش ماه، یک نیمسال محسوب می شوند.
|
الأشهر الستة عبارة عن نصف سنة.
|
||
ژانویه، فوریه، مارس،
|
كانون الثاني، شباط، آذار،
|
||
آوریل، می، ژوئن.
|
نيسان، أيار، حزيران.
| ||
ماه هفتم ژوئیه است.
|
الشهر السابع هو تموز.
|
||
ماه هشتم آگوست است.
|
الشهر الثامن هو آب.
|
||
ماه نهم سپتامبر است.
|
الشهر التاسع هو أيلول.
| ||
ماه دهم اکتبر است.
|
الشهر العاشر هو تشرين الأول.
|
||
ماه یازدهم نوامبر است.
|
الشهر الحادي عشر هو تشرين الثاني.
|
||
ماه دوازدهم دسامبر است.
|
الشهر الثاني عشر هو كانون الأول.
| ||
دوازده ماه، یک سال را تشکیل می دهند.
|
الاثنا عشر شهراً هي عبارة عن سنة.
|
||
ژوئیه، آگوست، سپتامبر،
|
تموز، آب، أيلول،
|
||
اکتبر، نوامبر، دسامبر.
|
تشرين الأول، تشرين الثاني، كانون الأول.
| ||
|
زبان مادری همیشه مهم ترین زبان استزبان مادری اولّین زبانی است که ما می آموزیم. این حادثه به طور خودکار و بدون آن که متوجّه شویم اتفاق می افتد. اکثر مردم فقط یک زبان مادری دارند. سایر زبان های دیگر به عنوان زبان خارجی تلقّی می شوند. البته افرادی هم وجود دارند که با چند زبان بزرگ شده اند. در عین حال، آنها معمولا به این زبان در سطوح مختلف با تسلّط صحبت می کنند. اغلب، از زبان به صورت های مختلف استفاده می شود. برای نمونه، از یک زبان در محل کار استفاده می شود. زبان دیگر در منزل مورد استفاده قرار می گیرد. کیفیّت مکالمه ما به یک زبان، بستگی به عوامل متعدّدی دارد. هنگامی که زبان را در خردسالی می آموزیم، معمولا آن را به خوبی یاد می می گیریم. مرکز گفتار ما در این دوره از زندگی مؤثر عمل می کند. تعداد دفعاتی که به یک زبان صحبت می کنیم نیز مهم است. هرچه بیشتر از آن استفاده کنیم، بهتر به آن زبان صحبت می کنیم. اما محقّقان بر این باورند که یک فرد هیچگاه نمی تواند دو زبان را به یک اندازه خوب صحبت کند. همیشه یک زبان از اهمیّت بیشتری برخوردار است. تجربیات انجام شده ظاهرا این فرضیه را تأیید می کنند. افراد مختلفی در یک مطالعه مورد آزمایش قرار گرفتند. نیمی از این افراد با تسلّط به دو زبان صحبت می کردند. چینی به عنوان زبان مادری و انگلیسی به عنوان زبان دوم . نصف دیگر افراد تنها به زبان انگلیسی به عنوان زبان مادری خود صحبت می کردند. این افراد می بایست ترجمه ساده ای را به زبان انگلیسی انجام دهند. فعّالیت مغزی این افراد وقتی در حال انجام این کار بودند، اندازه گیری شد. و در مغز این افراد تفاوت هائی دیده شد. در افراد چند زبانه، یک منطقه از مغز بخصوص فعّال بود. از سوی دیگر، در این منطقه مغز افراد تک زبانه، هیچ فعّالیتی مشاهده نشد. هر دو گروه کارها را با یک سرعت و کیفیّت انجام دادند. با وجود این، چینی ها تمام کلمات را به زبان مادری خود ترجمه کردند... |